دیالوگی از نوشته ای حرام شده (7)
پنجشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۲۸ ق.ظ
- اگه یه روزی بیاد که من دیگه نباشم چی ؟
+ نمیخوام فکرشو بکنم.
- چرا ؟ زندگی با نبودن یه نفر که از کار نمیفته.
+ نه نمیفته. دوباره صبح میشه، مردم میرن سرکار و شبا هم میرن خونه. شام و ناهار میخوریم و زندگیمونو می کنیم. چیزی تغییر نمیکنه؛ اما خب وقتی اونروز بیاد که تو نباشی، انگار روی همه چی یه لکه بزرگ هست که نمیذاره قشنگ به نظر بیان یا حتی خوب دیده شن. فرقش اینه.
- ۹۴/۱۲/۱۳