مرا هر آینه خاموش بودن اولیتر.
جمعه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۳۱ ب.ظ
شاید پر حرفی کنم،
اما ساکت تر از قبل هستم.
خیلی ساکت تر.
حرف هایم را دارم جمع می کنم و می نویسم،
شاید بشود چیزی از داخلشان در آورد و چپاند وسط داستان بی سر و تهی، و بعد چاپشان کرد تا اگر قرعه بخت و اقبال به اسمم افتاد، بعد از مرگ بتواند کمک هزینه ورثه باشد.
خواهش می کنم دوباره حس نکنید که زینب بیچاره افسرده شده است،
نه خیلی هم خوبم و پای هیچ افسردگی ملعونی هم وسط نیست. اصلا نمی فهمم چرا تا یک نفر تصمیم می گیرد کمی عاقل تر باشد، کمتر حرف بزند یا حقایق زندگانی را توصیف کند برچسب افسردگی می خورد.
حتما که انسان نباید برقصد که بگویند حالش خوب است. همین حال و احوالاتی که من دارم نشان از "خیلی خوب بودنم " دارد.
- ۹۳/۱۲/۲۹