156
دوست دارم یه کتاب بنویسم به نام : "عاشقانه های من برای معشوق یا معشوقین فرضی"
و فیلمی هم بسازم به عنوان : "پرورش شتر مرغ"
این دو تا اسمو جایی ببینم واقعا شکایت میکنم!!
- ۰ نظر
- ۲۹ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۳۰
دوست دارم یه کتاب بنویسم به نام : "عاشقانه های من برای معشوق یا معشوقین فرضی"
و فیلمی هم بسازم به عنوان : "پرورش شتر مرغ"
این دو تا اسمو جایی ببینم واقعا شکایت میکنم!!
...Youoholic
.The name of my trash absord film
" یک انسان تنها؛
حتی اگر توجیهش کنند که آنقدر ها هم تنها نیست؛
باز هم یک تنهای لعنتیست..."
این را نویسنده ای میگفت
که خودنویسش را در منزل جا گذاشته بود.
وقتی خدا داستان زندگی او را می نوشت؛
آن قدر هیجان زده بود که قسمت به وجود آمدن و تولدش را جا انداخت.
حالا او زندگی بسیار خوبی دارد؛اما تمام اتفاقات زندگی اش
بدون حضور او اتفاق میفتد.
آناماری...
بیا تا هر دو
سر بر شانه ی هم گریه کنیم...
تو در غم از دست دادن هر آن چیز که دوست میداشتی؛
و من
در غم دوست داشتن هر آن چیز
که از دست داده ام...
برای تسلی خاطر مردگان؛
تکیه داده بود بر قبری
و مینگریست
به خاکسپاری پروانه ای...
پروانه ای
راه گم کرده بود.
و همین برای شروع قصه ام کافیست...
سر رابرت فو
در اوایل ماه دسامبر
چمدانش را بست
و در حالیکه به دنیا می نگریست
آرام و بی صدا
محو شد.