621
جمعه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۳۰ ب.ظ
گاهی اوقات نوشتن کارساز نیست...
باید آواز خواند؛
باید آواز خواند؛
به جنگل رفت؛
خندید؛
آب طالبی خورد؛
به ساکنان معابد تبت سلام کرد؛
همگام با راجستانی ها رقصید؛
کتابها را آتش زد؛
فیلمها را به زیر نفت کش های آمریکایی پرتاب کرد؛
خاطره را به همراه خاکستر "راهب جین لیانگ هو" به اقیانوس سپرد؛
به بالاترین نقطه یکی از تپه های کردستان رفت؛
دست را زیر سر گذاشت؛
و خوابید.
به بالاترین نقطه یکی از تپه های کردستان رفت؛
دست را زیر سر گذاشت؛
و خوابید.
- ۹۳/۱۲/۲۹